جدول جو
جدول جو

معنی خلفه لو - جستجوی لغت در جدول جو

خلفه لو
(خَ فَ)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل. واقع در بیست هزارگزی خاور اردبیل و 15هزارگزی شوسۀ اردبیل به آستارا. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 158 تن سکنه. آب آن از چشمه و چاه و محصول آنجا غلات. حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی است. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 194)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ فِ)
دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان. دارای 256 تن سکنه. آب آن از قزل اوزن و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی و راه مالرو است. و ساکنان آن از طایفۀ شاهسون افشارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است. سکنۀ آن 161 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ لو)
دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 6هزارگزی شمال آق کند و 15500گزی شوسۀ میانه به زنجان. کوهستانی و معتدل و دارای 580 تن سکنه. آب آن از چهار رشته چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
قسمت بالای بیضه ۲بیضه بند
فرهنگ گویش مازندرانی
آب و تاب دادن در بیان موضوعی
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار جاده، مرتعی در حوزه کارمزد سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار جاده
فرهنگ گویش مازندرانی